خواستم دیگه نبینمت ،چشمامو رو همه چی بستم بعد با خودم گفتم به خاطر چی این کار رو کردم به خاطر کی این کار رو کردم؟
خواستم چشمامو باز کنم ولی دیگه دیر شده بود همه چی تموم شده بود دیگه راه برگشتی وجود نداشت!
تگ×
دلم سوخت به حال پسرکی که وقتی گفتم :
کفش هایم را خوب واکس بزن…
گفت : خاطرت جمع باشد ؛
مثل سرنوشتم برایت سیاهش میکنم …
تگ×
یادم باشه زندگی همیشه اون چیزی که می خواهیم نیست. سختی های زیادی دارد. همیشه باید با زندگی راه بیاییم.
I reminded myself that life is not always what we want. It is very difficult.I always go the way life should be.
تگ×
تگ×
تگ×
دوست داشتن مثل رفتن به لبه پرتگاه، ایستادن لبه پرتگاه، مثل به ديدار خواب هميشگي رفتنه خوابي مثل سكوت. سكوت مثل... چيز خاصي نيست مثل الآن!
تگ×
بهت گفتم دوست دارم اما باور نکردی. جونمو برات دادم
بازم باوور نکردی.همیشه باهت بودم اما باور نکردی. هر کاری برای باور کردن خودم پیش تو کردم اما باورت
نشد.حرفی زدم که داشت باورت می شد اما یه اشتباه
کوچیک همه رو بهم زد.
الان می گم ، فریاد می زنم تا باورت بشه،
دوستت دارم.
. I tell you i love you but you dont belive. give my heart you but you dont belive. all time i near you but dont belive.
دوستت دارم....
تگ×
خیلی سخته قلبتو بدی به کسی و اون ارزش قلبتو
ندونه.
خیل سخته چشماتو بدی به کسی و اون نگاهشو ازت دریغ
کنه.
خیلی سخته به کسی بیشتر از چشمات اعتماد داشته باشی
و اون بهت اعتماد نداشته باشه.
خیلی سخته جونتو برا کسی بدی و اون فقط ازت یه تشکر
کوچیک بکنه.
صادقانه بگم خیلی سخته عاشقش باشی و اون دوست
نداشته باشه.
تگ×